سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 

از ویژگیهای مؤمن آن است که از حرامها پاک باشد و در شبهه ها توقف کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله ـ به علی علیه السلام ـ]

درددل های شاعرانه
پنج شنبه 85/12/10 ::  ساعت 11:41 صبح
هی شیء زیر پای خودش را کمی تکان میداد   هی زهر چشم بود که شاعر به خود نشان می‌داد
آیا گره درست به اندازه سفت می‌شد یا   شاعر به خود و زندگیش باز هم امان می‌داد
مردی دوباره داشت خودش را به راستی می‌کشت   یک اتفاق ساده کسی باز، داشت جان می‌داد
در عمق لحظه‌های تراژیک شعر من مردی   مردود می‌شد آه چه بیهوده امتحان می‌داد
چیزی نمانده بود به پایان عمر او زیرا   ساعت درست لحظه موعود را نشان می‌داد
من کشتمش ولی نه خودش با طناب خود را کشت   تقصیر من نبود که او جان به دیگران می‌داد
او مرده است و از احدی کار برنمی‌آید   تنها مسیح بود که جانی به مردگان می‌داد

 

عشق یعنی خون دل یعنی جفا

عشق یعنی درد و دل یعنی صفا

عشق یعنی یک شهاب و یک سراب

عشق یعنی یک سلام و یک جواب

عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز

عشق یعنی عالمی راز و نیاز

عشق یعنی تا ابد فانی شدن

   عشق یعنی عابد و زاهد شدن

عشق یعنی همچو لیلا خون شدن

یا چو مجنون راهی صحرا شدن

عشق یعنی تیشه فرهاد ها

عشق یعنی عالم فریاد ها

عشق یعنی زخم کوه بیستون

عشق یعنی ناله های درد و خون

عشق یعنی در جهان رسوا شدن

عشق یعنی یکه و تنها شدن

عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی تا ابد با من بمان...!

 

.....به نام آنکه مجنون را نگهبان سرزمین لیلی کرد.....

تو را همچون ستاره های شب یلدا دوست می دارم و تا سحرگاه

دستانت را عاشقانه درآغوش می گیرم و برایت آواز شادی را سر

میدهم و چشمانت را سر سبزترین گذرگاه وجودم میدانم..!

عشق یعنی خون دل یعنی جفا

عشق یعنی درد و دل یعنی صفا

عشق یعنی یک شهاب و یک سراب

عشق یعنی یک سلام و یک جواب

عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز

عشق یعنی عالمی راز و نیاز

عشق یعنی تا ابد فانی شدن

   عشق یعنی عابد و زاهد شدن

عشق یعنی همچو لیلا خون شدن

یا چو مجنون راهی صحرا شدن

عشق یعنی تیشه فرهاد ها

عشق یعنی عالم فریاد ها

عشق یعنی زخم کوه بیستون

عشق یعنی ناله های درد و خون

عشق یعنی در جهان رسوا شدن

عشق یعنی یکه و تنها شدن

عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی تا ابد با من بمان...!

عشق یعنی خون دل یعنی جفا

عشق یعنی درد و دل یعنی صفا

عشق یعنی یک شهاب و یک سراب

عشق یعنی یک سلام و یک جواب

عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز

عشق یعنی عالمی راز و نیاز

عشق یعنی تا ابد فانی شدن

   عشق یعنی عابد و زاهد شدن

عشق یعنی همچو لیلا خون شدن

یا چو مجنون راهی صحرا شدن

عشق یعنی تیشه فرهاد ها

عشق یعنی عالم فریاد ها

عشق یعنی زخم کوه بیستون

عشق یعنی ناله های درد و خون

عشق یعنی در جهان رسوا شدن

عشق یعنی یکه و تنها شدن

عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی تا ابد با من بمان...!

عشق یعنی خون دل یعنی جفا

عشق یعنی درد و دل یعنی صفا

عشق یعنی یک شهاب و یک سراب

عشق یعنی یک سلام و یک جواب

عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز

عشق یعنی عالمی راز و نیاز

عشق یعنی تا ابد فانی شدن

   عشق یعنی عابد و زاهد شدن

عشق یعنی همچو لیلا خون شدن

یا چو مجنون راهی صحرا شدن

عشق یعنی تیشه فرهاد ها

عشق یعنی عالم فریاد ها

عشق یعنی زخم کوه بیستون

عشق یعنی ناله های درد و خون

عشق یعنی در جهان رسوا شدن

عشق یعنی یکه و تنها شدن

عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی تا ابد با من بمان...!

 

عشق یعنی خون دل یعنی جفا

عشق یعنی درد و دل یعنی صفا

عشق یعنی یک شهاب و یک سراب

عشق یعنی یک سلام و یک جواب

عشق یعنی یک نگاه و یک نیاز

عشق یعنی عالمی راز و نیاز

عشق یعنی تا ابد فانی شدن

   عشق یعنی عابد و زاهد شدن

عشق یعنی همچو لیلا خون شدن

یا چو مجنون راهی صحرا شدن

عشق یعنی تیشه فرهاد ها

عشق یعنی عالم فریاد ها

عشق یعنی زخم کوه بیستون

عشق یعنی ناله های درد و خون

عشق یعنی در جهان رسوا شدن

عشق یعنی یکه و تنها شدن

عشق یعنی التماس و انتظار

عشق یعنی تا ابد با من بمان...!

 


¤ نویسنده: مرضیه طالبی


سه شنبه 85/12/8 ::  ساعت 9:37 صبح

¤ نویسنده: مرضیه طالبی


سه شنبه 85/12/8 ::  ساعت 9:34 صبح

¤ نویسنده: مرضیه طالبی


دوشنبه 85/12/7 ::  ساعت 1:12 عصر

زیر درخت آرزو


می خوام یه قصری بسازم پنجره هاش آبی باشه

من باشم و تو باشی یک شب مهتابی باشه

می خوام یه کاری بکنم شاید بگی دوسم داری

می خوام یه حرفی بزنم که دیگه تنهام نذاری

می خوام برات از آسمون یاسای خوشبو بچینم

می خوام شبا عکس تو رو تو خواب گل ها ببینم

می خوام که جادوت بکنم همیشه پیشم بمونی

از تو کتاب زندگیم یه حرف رنگی بخونی

امشب می خوام برای تو یه فال حاقظ بگیرم

اگر که خوب در نیومد به احترامت بمیرم

امشب می خوام تا خود صبح فقط برات دعا کنم

برای خوشبخت شدت خدا خدا خدا کنم

امشب می خوام رو آسمون عکس چشات و بکشم

اگه نگاهم نکنی ناز نگاتو بکشم

می خوام تو رو قسم بدم به جون هر چی عاشقه

به جون هر چی قلب صاف رنگ گل شقایقه

یه وقتی که من نبودم بی خبر از اینجا نری

بدون یه خداحافظی پر نزنی تنها نری

به موقعی فکر نکنی دلم واست تنگ نمیشه

فکر نکنی اگه بری زندگی کمرنگ نمیشه

اگه بری شبا چشام یه لحظه هم خواب ندارن

آسمونای آرزو یه قطره مهتاب ندارن

راسیتی دلت میآد بری بدون من بری سفر

بعدش فراموشم کنی برات بشم به رهگذر

اصلا بگو که دوست داری اینجور دوست داشته باشم

اسم تو رو مثل گلا تو گلدونا کاشته باشم

حتی اگه دلت نخواد اسم تو تو قلب منه

چهره تو یادم می آد وقتی که بارون می زنه

ای کاش منم تو آسمون به مرغ دریایی بودم

شاید دوسم داشتی اگه آهوی صحرایی بودم

ای کاش بدونی چشمات و به ثد تا دنیا نمی دم

یه موج گیسوی تو رو به صد تا دریا نمی دم

به آرزوهام می رسم اگر که تو پیشم باشی

اونوقت خوشبخت میشم مثل فرشته ها تو نقاشی

تا وقتی اینجا بمونی بارون قشنگ و نم نمه

هوای رفتن که کنی کرگ گلای مریمه

نگام کن و برام بگو بگوی می ری یا می مونی

بگو دوسم داری یا نه مرگ گلای شمعدونی

نامه داره تموم میشه مثل تموم نامه ها

اما تو مثل آسمون عاشقی و بی انتها

 


کاشکه یه روز با همدیگه سوار قایق می شدیم

دور از نگاه ادما هر دومون عاشق می شدیم

کاش آسمون با وسعتش تو دستامون جا می گرفت

گلای سرخ دلمون کاش بوی دریا می گرفت

کاش تو هوای عاشقی لیلی و مجنون می شدیم

باد که تو دریا می وزید ما هم پریشون می شدیم

کاش که یه ماهی قشنگ برای ما فال م یگرفت

برامون از فرشته ها امانتی بال می گرفت

با بال اون فرشته ها تو آسمون پر می زدیم

به شهر بی ستاره ها به آرومی سر می زدیم

شب که می شد امانت فرشته ها رو می دادیم

مامونو می بستیم و به یاد هم می افتادیم

کاشکه تو دریای قشنگ خواب شقایق می دیدیم

خواب دو تا مسافر و عشق و یه قاشق می دیدم

کاشکه می شد نیمه شب با همدیگه دعا کنیم

خدای آسمونا رو با یک زبون صدا کنیم

بگیم خدای مهربون ما رو ز هم جدا نکن

هرگز به عشق دیگری ما رو مبتلا نکن

کاش مقصد قایق ما یه جای دور و ساده بود

که عکس ماه مهربون رو پنجره اش افتاده بود

کاش اومجا هیچ کسی نبود

یه وقتی با تو دوست بشه

تو نازنین من بودی مثل حالا تا همیشه

کاشکه به جز من هیچ کسی این قدر زیاد دوست نداشت

یا که دلت عشق منو اول عشقاش می گذاشت

کاش به پرنده بودی و من واسه تودونه بودم

شک ندارم اون موقع هم این جوری دیوونه بودم

کاش تو ضریح عشق تو یه روز کبوتر می شدم

یه بار نگاه می کردی و اون موقع پر پر می شدم

کاش گره دستامونو این سرنوشت وا نمی کرد

کاش هیچ کدوم از ما دو تا هیچ دوستی پیدا نمی کرد

کاش که می شد جدایی رو یه جایی پنهون بکنیم

خارای زرد غصه رو از ریشه ویرون بکنیم

کاش که با هم یه جا بریم که آدماش آبی باشن

شباش مثه تو قصه ها زلال و مهتابی باشن

کاشکه یه روز من و تو رو تو دریا تنها بذارن

تو قایق آرزوها یه روز مارو جا بذارن

اون وقت با لطف ماهیا دریا رو جارو بزنیم

بسوی شهر آرزو بریم و پارو بزنیم

بریم یه جا که آدماش بر سر هم داد نزنن

به خاطر یه بادبادک بچه ها فریاد نزنن

بریم یه جا که دلها رو با یک اشاره نشکنن

بچه ها توی بازیشون به قمریا سنگ نزنن

جایی که ما باید بریم پشت در زندگیه

عادت مردمش فقط عشقه و آشفتگیه

چشمامونو می بندیم و با هم دیگه می ریم سفر

یادت باشه اینجا هوا غرق یه دلواپسیه

اما از اینجا که بریم فقط گل اطلسیه

ترو خدا منو بدون شریک شادی و غمت

مثل همیشه عاشقت مثل گذشته مریمت


¤ نویسنده: مرضیه طالبی


یکشنبه 85/12/6 ::  ساعت 1:21 عصر

 


¤ نویسنده: مرضیه طالبی


شنبه 85/12/5 ::  ساعت 10:38 صبح

¤ نویسنده: مرضیه طالبی


شنبه 85/12/5 ::  ساعت 10:38 صبح

Image hosting by TinyPic

Image hosting by TinyPic

Image hosting by TinyPic

Image hosting by TinyPic

هنوزم در پی اونم
که اشکامو روی گونم
با اون دستای پر مهرش
کنه پاک و بگه جونم
بگه جونم نکن گریه منم این جام
بزار دستاتو تو دستام
تو احساس منو می خوای
منم ای گل تو رو می خوام

مرا فراموش مکن.

 

  • دوست دارم قسم به اشک چشمات
  • دوست دارم قسم به تار موهات
  • دوست دارم قسم به اون نگاهت
  • دوست دارم قسم به چشم پاکت
  • دوست دارم قسم به قلب خستت
  • دوست دارم قسم به لبای بستت
  • دوست دارم قسم به صافی آیینه
  • دوست دارم قسم به دل بی کینه
  • دوست دارم قسم به گل و گلدون
  • دوست دارم قسم به لیلی و مجنون
  • دوست دارم قسم به پرواز ابر
  • دوست دارم قسم به خورشید زرد
  • دوست دارم قسم به موج دریا
  • دوست دارم قسم به عشق زیبا
  • دوست دارم قسم به خون رگها
  • دوست دارم قسم به رنگ برگها
  • دوست دارم قسم به گرمی روز
  • دوست دارم قسم به شب خاموش
  • دوست دارم قسم به شب سیاه
  • دوست دارم قسم به سفیدی دلا

 

  • دوست دارم قسم به جون عاشقا
  • دوست دارم قسم به جون ماهی ها
  • دوست دارم قسم به گلهای زیبا

                 دوست دارم قسم به تمام دنیا

                                                                           


¤ نویسنده: مرضیه طالبی


پنج شنبه 85/12/3 ::  ساعت 9:44 صبح

¤ نویسنده: مرضیه طالبی


چهارشنبه 85/12/2 ::  ساعت 1:47 عصر

 

 


¤ نویسنده: مرضیه طالبی


چهارشنبه 85/12/2 ::  ساعت 12:0 صبح
 

 به نام خدای مادر

    

این شبای بیقراری مال من  

هرگاه خدا تورا به لب پرتگاهی هدایت کرد

به او اعتماد کن زیرا:

 یا تورا از پشت می گیرد

 یا به تو پرواز کردن را یاد می دهد


طرح چشمانت زمین محبت بود و من قانون جاذبه ات را وقتی سیب سرخ دلم افتاد فهمیدم 

 

 

 

 

 


¤ نویسنده: مرضیه طالبی


   1   2      >

3لیست کل یادداشت های این وبلاگ


خانه
مدیریت وبلاگ
پست الکترونیک
شناسنامه

:: کل بازدیدها :: 
18132

:: بازدیدهای امروز :: 
4

:: بازدیدهای دیروز :: 
0


:: درباره من :: 

درددل های شاعرانه
مرضیه طالبی
من انسانم وشعر را دوست دارم

:: لینک به وبلاگ :: 

درددل های شاعرانه

:: پیوندهای روزانه ::

درددل [31]
جامی ازاحساس [100]
[آرشیو(2)]


::آرشیو وبلاگ ::

زمستان 1385

:: اشتراک درخبرنامه ::